دلیل منزوی شدن اسرائیل در جام جهانی قطر چه بود؟
تاریخ انتشار: ۱۱ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۱۵۸۷۲
بیست و دومین دوره مسابقات جام جهانی فوتبال در حالی در دوحه پایتخت قطر آغاز شد که رژیم اسرائیل به دنبال تحقق اهداف سیاسی خود در این بازیهای ورزشی بود. پس از انعقاد پیمان صلح ابراهیم میان تلآویو و برخی کشورهای عربی این رژیم با کمک همپیمانان خود در واشنگتن به دنبال آن است تا کشورهای بیشتری سوار بر قطار «عادی سازی روابط» شوند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
قطر به عنوان یکی از قدرتهای تاثیر گذار در حوزه خلیج فارس با داشتن مزیت نسبی در حوزههایی همچون «رسانه»، «ارتباط با شبکه اخوانی» و «قطب صادرات گاز مایع» جایگاه ویژهای در نگاه دستگاه سیاست خارجی رژیم صهیونیستی دارد. با این حال روند برگزاری مسابقات جام جهانی و برخورد تند تماشاگران کشورهای مسلمان و عربی با خبرنگاران رژیم صهیونسیتی نشان دهنده شکست تلآویو در پیشبرد پروژه عادی سازی روابط با ملتهای مسلمان است. در ادامه این گزارش سعی خواهیم کرد تا نگاهی به علل شکست پروژه عادی سازی روابط با ملتهای اسلامی و عربی داشته باشیم.
تداوم نفرت ملتهای مسلمان از رژیم صهیونیستی
از روزهای ابتدایی شکل گیری موجودیت رژیم صهیونسیتی (یوم النکبه- ۱۹۴۸) در جغرافیای فلسطین، ملتهای مسلمان این کشور مصنوعی را نتیجه اعلامیه بالفور و توطئه استعمار جهت استقرار پایگاه سیاسی در غربیترین منطقه خاورمیانه میدانستند. جنگهای اعراب و رژیم صهیونیستی، انتفاضه اول- دوم و ظهور مقاومت اسلامی در نوار غزه نشانه سالها جنگ و تنش میان امت اسلامی و صهیونیستهایی است که از نقاط مختلف جهان در فلسطین ساکن شده و این سرزمین اسلامی را اشغال کردند. پس از سالها تبلیغات دستگاه رسانهای و سینمای غرب، اما همچنان مسلمان، بهویژه اعراب منطقه نگاهی بهشدت منفی به رژیم صهیونسیتی دارند. در جریان نظرسنجی موسسه آمریکایی واشنگتن، میزان مخالفت مردم کشورهای امارات، بحرین، عربستان سعودی، کویت، لبنان و اردن با روند عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی به ترتیب ۷۱، ۷۶، ۷۵، ۸۱، ۸۶ و ۸۴ درصد اعلام شده است. مجموع این آمار نشان دهنده نفرت اکثریت مردم کشورهای عربی نسبت به تل آویو و مخالفت آنها با روند عادی سازی روابط با رژیم صهیونسیتی است.
روابط نزدیک ایران و قطر
۵ ژوئن ۲۰۱۷، عربستان سعودی با همراهی کشورهایی همچون مصر، امارات و بحرین همسایه جنوبی خود یعنی دولت قطر را به دلیل روابط نزدیک با ترکیه، ایران و حماس و همچنین حمایت از رسانههای بصری و مکتوب همچون الجزیره از زمین، دریا و آسمان تحریم کردند. در آن دوران دوحه به دلیل اتخاذ سیاست مستقل نسبت به ریاض از جمع کشورهای حاشیه خلیج فارس طرد و حتی در معرض حمله نظامی قرار گرفت. در آن دوران جمهوری اسلامی ایران و ترکیه تنها کشورهای حامی دوحه بودند. در همان روزهای ابتدایی تحریم قطر، تهران برای کمک به قطر آسمان خود را بر روی خطوط پروازی این کشور باز کرد تا این کشور عربی بتوانند نیازهای اقتصادی خود به را به سریعترین شکل ممکن تامین کنند.
نشست «العلا» در بیابانهای گرم حجاز مهر پایانی بر تحریمهای چندجانبه قطر بود، اما سبب تثبیت این درس تاریخی برای خاندان آل الثانی شد که برای بقا تاج و تخت خود نیاز به ایجاد توازن میان ایران و پادشاهی سعودی به عنوان دو قدرت بزرگ منطقه دارد. برهمین اساس قطر با هدف تضمین بقا این کشور جوان، سیاست گسترش روابط سیاسی، امنیتی و اقتصادی با تهران را در پیش گرفته است. دوحه به خوبی میداند که عادی سازی (یا آشکار سازی) روابط با رژیم صهیونسیتی نوعی سیاست «ضد ایرانی» و برخلاف آرمان ملتهای مسلمان برای آزادی قدس است. به عبارت دیگر دوحه برای جلب نظر ایران و سایر ملتهای مسلمان سعی میکند این سیگنال را به مردم کشورهای عربی ارسال کند که در کنار آنها مخالف عادی سازی روابط با تل آویو است.
تداوم مخالفتهای مردمی با پروژه عادی سازی
پس از انعقاد پیمان صلح ابراهیم در سال ۲۰۲۰ میان رژیم اسرائیل با بحرین و امارات عربی متحده، بسیاری از مردم ساکن در کشورهای اسلامی- عربی در بسترهای مختلفی همچون برپایی تظاهرات ضد صهیونیستی، ترند کردن هشتگهای ضدتطبیع، ساخت آثار هنری در حمایت از فلسطین، امتناع ورزشکاران از مسابقه دادن با نمایندگان رژیم صهیونسیتی، مخالفت خود را با آغاز علنی سازی روابط میان کشورهای عربی و رژیم اشغالگر قدس ابراز داشتند.
با آنکه شبکههای تلویزیونی همچون «العربیه» یا مراکز فعال در حوزه فضای مجازی مانند مرکز «اعتدال» به دنبال عادی جلوه دادن ارتباط با شهروندان و مقامات رژیم اسرائیل به بهانههای مختلف بود، اما همچنان براساس نظرسنجیهای بینالمللی اکثریت اعراب مخالف بهبود روابط با تلآویو و برقراری ارتباط با شهروندان این رژیم هستند. به عبارت دیگر حافظه تاریخی ملتهای عرب هنوز نسلکشی فلسطینیها توسط صهیونیستها، بی حرمتیهای پیاپی یهودیان افراطی به مسجد القصی، اشغال صحرای سینا و بلندیهای جولان، ترور شیرین ابوعاقله و ... فراموش نکرده و دنبال گرفتن انتقام تاریخی از موجودیت رژیم صهیونسیتی هستند.
عدم تغییر رفتار صهیونیستها در قبال فلسطینیها
پس از شکستهای پیدرپی ارتشهای عربی از رژیم صهیونسیتی، بسیاری از رهبران عرب مانند انور سادات تصمیم گرفتند تا با اتخاذی سیاستی متفاوت در قبال تلآویو به سمت «صلح»، «راه حل دو کشوری» و «عادیسازی روابط» حرکت کنند. آنها بر این تصور بودند که تعدیل سیاستهای ایشان در قبال رژیم اسرائیل خوی تهاجمی این نظام را کنترل و رفتار آنها نسبت به ساکنان سرزمین فلسطین اصلاح خواهد کرد. اما گذشت زمان به خوبی این نکته را ثابت کرد که رژیم صهیونسیتی هیچ ارزشی برای حقوق فلسطینیها قائل نیست و تنها به دنبال تقویت محیط امنیتی خود در منطقه شامات و سایر کشورهای عربی است.
زمانی اعراب در کنفرانس صلح «مادرید- ۱۹۹۱» و «اسلو- ۱۹۹۳» به دنبال صلح با اسراییل به قیمت تشکیل کشور مستقل فلسطین بودند. پیشنهاد ملک عبدالله در سالهای ابتدایی قرن بیست و یکم نشان دهنده ابعاد دقیق این خواسته عربی است، اما امروز با طرح پیشنهاداتی همچون «معامله قرن» یا «صلح ابراهیم» نه تنها به تشکیل کشور فلسطین هیچ اشارهای نمیشود بلکه صرفا طرح صلح در برابر تنها چند بسته اقتصادی و سرمایه گذاری محدود مطرح میگردد. این روند سبب بیداری مجدد ملتهای اسلامی، ناامیدی آنها نسبت به حاکمان و افزایش نفرت آنها نسبت به موجودیت رژیم صهیونسیتی شده است.
«دیپلماسی ورزشی» به عنوان یکی از زیرمجموعههای «دیپلماسی عمومی» نقش مهمی در برقراری ارتباط میان ملتهای مختلف جهان یا ارسال پیامهای سیاسی ایفا میکند. مقامات صهیونیست به دنبال سو استفاده از فرصت جام جهانی برای برقراری ارتباط با ملتهای جهان اسلام و عادی سازی روابط با بزرگترین چالش خود در سطح جهانی بودند. خبرنگاران صهیونیست سعی داشتند با معرفی خود به عنوان شهروند رژیم صهیونسیت و سپس مصاحبه با شهروندان قطری، سعودی، ایرانی و ... زمینه لازم برای ارتباط با مسلمانان را فراهم آورند، اما دلایلی همچون تداوم تنفر ملتهای مسلمان از رژیم صهیونیستی و تداوم نسل کشی فلسطینیها در سرزمین مادریشان سبب شکست پروژه تلآویو در قطر شد.
منبع: مهر
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردیمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: جام جهانی قطر اسرائیل عادی سازی روابط رژیم صهیونیستی رژیم صهیونسیتی ملت های مسلمان کشور های عربی رژیم اسرائیل فلسطینی ها جام جهانی تل آویو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۱۵۸۷۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۲۰۰ روز جنگ و ۷ تحول جهانی بهنفع مقاومت
به گزارش قدس آنلاین، با وجود راهپیماییها و اعتراضات گسترده مردمی در سرتاسر جهان و همچنین ابتکارات سیاسی و حتی تصویب قطعنامه آتشبس در شورای امنیت سازمان ملل (۶ فروردین)، جنایات اشغالگران علیه مردم بیپناه فلسطین ادامه دارد.
در این میان، با به بنبست رسیدن راههای منتهی به آتشبس، افق درگیری بهشدت تیره و تار به نظر میرسد. حتی زمزمههایی در مورد انجام عملیات نظامی در رفح به گوش میرسد، اقدامی که به واسطه تراکم بالای جمعیت منطقه میتواند به فاجعهای تمامعیار تبدیل شود. اکنون تنها چیزی که درباره فلسطین جلب توجه میکند ادامه کشتار جلادان صهیونیست با حمایت بیچون و چرای غرب و چراغ سبز آمریکاست. با هدف شناخت بیشتر و ارزیابی تحولاتی که در این نقطه کانونی میگذرد، در ادامه نگاهی به آنچه در هفت ماه بر مردم فلسطین گذشته و دورنمای بحران یاد شده خواهیم انداخت.
آمار وحشتناک از ۲۰۰ روز وحشیگری
با گذشت ۲۰۰ روز از تجاوزات رژیم اشغالگر علیه غزه، سازمانهای بینالمللی آمار هولناکی از وحشیگری صهیونیستها و کشتار غیرنظامیان فلسطینی ارائه میدهند. وزارت بهداشت فلسطین دیروز در آخرین گزارش خود، شمار شهدای غزه را ۳۴هزار و ۱۸۳ نفر اعلام کرد که زخمیها نیز به ۷۷هزار و ۱۴۳ نفر افزایش یافته است. سازمان دیدهبان حقوق بشر اروپا مدیترانه نیز با صدور بیانیهای اعلام کرد اسرائیل همچنان درخواستها برای توقف این تجاوزات را نادیده گرفته و این در حالی است که حمایتهای تسلیحاتی آمریکا و اروپا از اسرائیل همچنان ادامه دارد. بنا به گزارش این نهاد، غیرنظامیان فلسطینی در سایه حملات سیستماتیک و وحشیانه ارتش اسرائیل و نسلکشی که علیه غزه به راه افتاده بهای بسیار سنگین و بیسابقهای را میپردازند.
بر اساس این بیانیه، نیروهای اشغالگر تاکنون ۱۵هزار و ۷۸۰ کودک و ۱۰هزار و ۹۱ زن را به شهادت رساندهاند. این نهاد در ادامه اعلام کرد: براساس شواهدی که وجود دارد، نیروهای ارتش اسرائیل غیرنظامیان را تبدیل به اهداف «قانونی» خود کردهاند، ازجمله بمباران خانه و مراکز غیرنظامی بر سر ساکنان آنها و اعدام میدانی غیرنظامیان خارج از چارچوب قانون.
میانگین کشتار روزانه ۲۱۲ فلسطینی!
ارزیابیهای دفتر اطلاعرسانی دولت فلسطین در نوار غزه هم نشان میدهد بهطور میانگین روزانه ۲۱۲فلسطینی در حملات ارتش اسرائیل قتلعام میشوند که ۷۹نفر از آنها کودک و ۵۰تن زن هستند و این آمار در تاریخ جنگهای معاصر رقم بسیار وحشتناکی است. برپایه این گزارش، همچنین روزانه ۳۸۵فلسطینی در حملات ارتش رژیم صهیونیستی به نوار غزه زخمی شدند.
از سوی دیگر، این نهاد گزارش داد نیروهای اسرائیلی بیش از ۵هزار فلسطینی ازجمله صدها زن را از خانهها و مراکز سرپناهی هنگام تردد در جادهها بازداشت کرده و اطلاعی از سرنوشت آنها در دست نیست. اما برخی گزارشها نشان میدهد شماری از افرادی که توسط ارتش اسرائیل ربوده شدهاند در زندانهای این رژیم به قتل رسیدهاند و بقیه در معرض شکنجههای بسیار وحشتناکی قرار دارند.
نابودی زیرساختهای غیرنظامی غزه
در گزارش آژانس امداد و کار سازمان ملل برای آوارگان فلسطینی (آنروا) هم آمارهایی آمده که قابل توجه است. این گزارش نشان میدهد اسرائیل بیش از ۷۰هزار تن مواد منفجره را بر سر مردم غزه ریخته که به نابودی کامل بیش از ۶۰درصد ساختمانهای نوار غزه انجامیده است. علاوه بر این، رژیم صهیونیستی بزرگترین و گستردهترین عملیات آوارگی اجباری علیه مردم فلسطین را در تاریخ معاصر انجام داد؛ جایی که ۲میلیون فلسطینی زیر بمباران و کشتار مجبور به آوارگی شدند و در حال حاضر در مراکز پناهگاهی و چادرها زندگی میکنند. بیش از نیمی از این مردم در شهر مرزی رفح مستقر هستند.
رصد هفت موضوع در دورنمای جنگ
موارد گفته شده مروری بود بر آنچه در ۲۰۰ روز گذشته بر مردم غزه گذشته و خسارات و تلفات گستردهای که حملات رژیم صهیونیستی بر جا گذاشته است. با این حال، جنگ هنوز در جریان است و ترسیم دورنمای نبرد خالی از لطف نیست. در زیر به برخی موارد اثرگذار و همچنین تأثیرپذیر از جنگ اشاره میشود.
۱. توپ آتشبس در زمین اشغالگران : در هفت ماه گذشته، چندین ابتکار سیاسی از سوی طرفهای جهانی برای یافتن راهی در پایان دادن به تخاصم ارائه شده که همگی آنها به واسطه جنگطلبی شخص نتانیاهو و همچنین سنگاندازیهای آمریکا به ناکامی کشیده شده است. آخرین مورد، تلاش قطر برای میانجیگری در این زمینه بود که با فشارهای واشنگتن ظاهراً به در بسته خورده است. حماس عقبنشینی کامل نظامیان اشغالگر از غزه، بازگشت آوارگان، آزادی اسرای فلسطینی و برقراری آتشبس کامل را به عنوان شروط اساسی خود در رسیدن به آتشبس مطرح کرده است. در مقابل، دار و دسته افراطی حاکم بر کابینه صهیونیستی همچنان اندیشه محو حماس و اشغال کامل غزه را در سر میپرورانند، موضوعی که تنها بر دامنه جنگ خواهد افزود.
۲. جنون جلاد : پس از گذشت ۲۰۰روز از جنگ غزه، نیروهای اشغالگر اسرائیلی بیاعتنا به انتقادات جهانی و همچنین حجم خسارات و تلفات انسانی، در حال آماده شدن برای انجام حمله گسترده به شهر رفح در جنوب نوار غزه هستند. بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر صهیونیستی که با مخالفتهای داخلی گسترده و همچنین با چهار پرونده فساد روبهرو است، برای فرار از دادگاه و زندانی شدن، حیات سیاسی خود را به ادامه جنگ گره زده و این در حالی است که حدود ۱.۲میلیون غیرنظامی از ساکنان و آوارگان در رفح مستقر هستند. بنابراین در حال حاضر خطر یک فاجعه بزرگ شهر رفح را تهدید میکند و نگرانیهای جدی درباره سرنوشت آوارگان و ساکنان رفح وجود دارد.
۳. احتمال فروپاشی کابینه نتانیاهو: با آغاز طوفانالاقصی در ۷ اکتبر که شکست راهبردی نظامی، سیاسی و اقتصادی به اشغالگران تحمیل کرد، برکناری نتانیاهو به عنوان یک مطالبه جدی بر سر زبانها افتاد. در این مسیر بود که روز دوشنبه در پی کنارهگیری سرلشکر آهارون هالیوا رئیس اطلاعات نظامی ارتش رژیم صهیونیستی و «یهودا فاکس» فرمانده منطقه مرکزی ارتش بهدلیل شکست در غزه، از احتمال آغاز دومینوی استعفاها در دولت سخن گفته میشود. رسانههای عبری در این زمینه اعلام کردند اکنون انتظار میرود شاهد کنارهگیریهای بیشتری در صفوف افسران ارتش باشیم، روندی که میتواند به حوزه سیاسی هم کشیده شده و به حیات سیاسی شخص نتانیاهو پایان دهد.
۴. شکاف گسترده در جامعه صهیونیستی: دودستگی شدید در جامعه ساختگی صهیونیستها اکنون به اوج خود رسیده است. موج گسترده اعتراضات خیابانی علیه فساد سیاسی و اقتصادی نتانیاهو که حتی پیش از جنگ هم وجود داشت، همچنان ادامه دارد. بهتازگی روزنامه صهیونیستی «هاآرتص» ضمن ابراز نگرانی در این باره، نوشت: نتانیاهو در زمان جنگ، اسرائیل را متلاشی میکند و ائتلاف با واشنگتن را به خطر میاندازد. این رسانه افزود: شکاف داخلی در اسرائیل باید اکنون برطرف شود، چرا که ما با تهدید موجودیت روبهرو هستیم.
۵. رسوایی اعراب سازشکار : جنگ غزه در کنار ایستادگی مردم غزه یک پرده دیگر هم دارد و آن رسوایی و روسیاهی سران عرب است. هر چند جنایات اشغالگران وقفهای در علنی شدن خیانت کشورهای عربی به آرمان فلسطین و پیشی گرفتن آنها از یکدیگر برای پیوستن به قطار عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی بود، با این حال موضوع همکاری عربستان سعودی، امارات، بحرین و اردن در زمینه ایجاد کریدور زمینی به سرزمینهای اشغالی با هدف جبران خسارات اقتصادی که اشغالگران به واسطه حملات انصارالله یمن در دریای سرخ متحمل شده بودند، افشای همکاری اردن و حتی عربستان در سرنگونی موشکهای ایرانی در حمله به اسرائیل و همچنین افشای همکاری مصر با رژیم صهیونیستی در نابودی بیش از هزارو۵۰۰ تونل مقاومت در مجاورت نوار غزه، مؤید خیانت بیپایان برخی کشورهای عرب در حق همتباران مسلمان و عرب فلسطینیشان است.
۶. بیاعتباری جهانی اسرائیل: طوفانالاقصی در حوزه سیاسی هم علیه رژیم اشغالگر طوفانی به پا کرده و انتظار میرود با ادامه جنگ بر این هزینهها افزوده شود. مطرح شدن جدی مطالبه پذیرش عضویت دائمی فلسطین در سازمان ملل و حتی استقبال برخی کشورهای مطرح غربی ازجمله اسپانیا، هلند و ایرلند از این روند، کشیده شدن رژیم به دیوان بینالمللی دادگستری لاهه که با پرونده شکایت آفریقای جنوبی در موضوع نسلکشی در غزه و با همراهی ۵۲کشور صورت گرفت و قطع روابط گسترده سیاسی با اسرائیل همه از بیاعتباری جهانی این رژیم حکایت دارد.
۷. رسوایی در انتظار صهیونیستها: در کنار همه موارد یاد شده، این روزها موضوع دیگری نیز وجود دارد که میتواند فشارها بر رژیم صهیونیستی را افزایش داده و بر اوضاع جنگ اثر بگذارد و آن هم رسوایی کشف گورهای دستهجمعی در غزه است. کشف ۳۱۰ پیکر از یک گور دستهجمعی در محوطه بیمارستان ناصر واقع در خانیونس روز یکشنبه گذشته در رسانهها جنجال به پا کرد. شواهد نشان میدهد در بسیاری از موارد، افرادی که توسط نیروهای اسرائیلی اعدام میدانی شدهاند در این گورها مدفون شدهاند. این وقایع برگ دیگری از جنایات رژیم صهیونیستی را آشکار میسازد و قطعاً بر افزایش فشارها بر این رژیم با هدف پایان دادن به جنایات اثرگذار خواهد بود.